یه حال اساسی

هیچی باحا ل تر از این نیست که بشینی توو ایستگاه اتوبوس و به آدمای توو ماشینای در حال حرکت نگاه کنی.

لامصب مثل یه فیلم سینمایی می مونه.

به قیافه آدما نگاه میکنی و قصه زندگیشون رو توو ذهنت می نویسی.


بعضیا قصه شون همونیه که توو ذهنت هست ،

بعضیا خوشبخت تر از اون چیزی هستن که تو تصور میکردی.

و بعضیا دقیقن برعکس.

نظرات 3 + ارسال نظر
شیما شنبه 25 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 02:04 ب.ظ http://man-bi-to.blogsky.com/

هم دیدن آدمها توی این حالت خوبه و هم شنیدن قصه هاشون وقتی توی تاکسی ، مترو یا اتوبوس که دارن واسه هم تعریف می کنن یا مخاطبشون پشت خطِ
با عرض شرمندگی باید بگم اونقدر با دقت گوش می کنم و تصویر سازی می کنم از زندگی و روابط آدمها که حد نداره و از این کار لذت می برم ، حالا جالب اینجاست اگه این مکالمه بین دو تا از دوستهام یا آدمهایی باشه که می شناسم حتی اگه خیلی هم آهسته نباشه متوجه نمیشم یا اصلا توجه نمی کنم.

خب راستش منم از این کنجکاویا یه جورایی خوشم میاد.

ا. شیفر چهارشنبه 22 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 07:01 ب.ظ http://foshar.blogsky.com

بعضی‌ها از دستت در می‌رند. کاش می‌شد سرعت زمان رو کم کرد

البته اون ایستگاه اتوبوسی که مد نظر منه ، اکثر اوقات ترافیک سنگینی داره خیابونش. رو این حساب ماشینا به صورت اسلوموشن از جلو روم رد میشن.

تراویس سه‌شنبه 21 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 06:32 ب.ظ http://travisbickle.blogsky.com

اگه نم نم بارون هم بیاد که دیگه عالی میشه

راستش باریدن یا نباریدن بارون خیلی توو حال کردن از این صحنه فرقی نداره واسه من،

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد