چی بگه آدم ؟

دیروز داشتم میرفتم خونه ، که دیدم دو تا دختر تقریبن 17 . 18 ساله وایساده بودن روبروی یه فروشگاه مواد غذایی و داشتن در مورد پوستر قسمت 28 سریال شهرزاد حرف میزدن.

دختر الف : میدونستی آخرش فرهاد و شهرزاد بهم میرسن ؟

دختر ب : واااااااااای. راس میگی ؟ جون من ؟

دختر الف : راس میگم بخدا. دروغم چیه ؟

دختر ب : آخ جووووووووووووون. خدا رو شکر.



 من: 

 شهرزاد:

 فرهاد:

قباد:

عوامل دست اندر کار ساخت سریال شهرزاد:

کلیه عشاق به وصال هم رسیده در طول تاریخ:

کلیه عشاق به وصال هم نرسیده در طول تاریخ:

نیسان آبی پارک شده روبروی فروشگاه مواد غذایی :

سالگرد پر کشیدن یه رفیق

سال 90 یه همچین روزایی بود که شیرزاد طلعتی از بین ما پر کشید و رفت.

کسی که جسمش بین ما بود ولی روحش از همون اول هم مال اون بالایی ها بود.

یه چند روزی به ما قرض داده بودن. زودم بردنش.

روحت شاد رفیق.

یه عکس قشنگ



امروز که برای انجام کاری به نت بانکم سر زدم ، با این عکس قشنگ مواجه شدم.

دیدن این عکس ، اول صبحی خیلی حال خوبی داد.