فعلن با مداد

به قول خیابانی ، فعلن با مداد خیلی کمرنگ رو یه تیکه کاغذ بنویسین که :

آلن داره یه کارایی میکنه ولی هنوز نتیجه اش معلوم نیست.

شما یادتون نمیاد

زمان بچگی ما که خبری از گوشی هوشمند و وایبر و تلگرام و اینجور قرتی بازیا نبود ، برای اینکه بتونیم فضای سنگین یه سری مهمونی های خانوادگی رو تحمل کنیم ، پوستای میوه رو با چاقو ریز ریز می کردیم. طوریکه وقتی کسی می خواست ظرفای میوه رو از جلومون برداره ، می تونست همونو بریزه توو یه قابلمه و باهاش مربا درست کنه.

می سی سی پی نشسته می میرد


نمایش قشنگی بود. بازیگراش فوق العاده بودن.
کار قشنگ دیگه ای از کارگردان خوشنام ، همایون غنی زاده عزیز.

پ.ن: یه هدیه تولد از خودم برای خودم.

دعای مادر

تقریبن همه بازی های کامپیوتری رو به مرحله آخر می رسوند.

از بس که مادرش دعا کرده بود که " ایشالا توو زندگیت به مراحل بالا برسی "